رفتی پیش خدا اونجا جات امن تر
چه زود تنهام گذاشتی چه زود ازم خسته شدی عزیزکم قسمت این بود دلم برات میسوزه با این که دیگه نیستی از همون اول که اومدی پیشم هی پشت سر هم ناراحتی پیش اومد شاید دل تو خیلی نازک بود طاقت این همه ناراحتی رو نداشتی که نموندی ......... خدا جون یعنی من لایق این نبودم که عروسکم رو به این زوی ازم گرفتی؟؟ خدایا خودت دادی خودتم پس گرفتی هیچ گله و شکایتی نیست شکرت راضیم به رضای تو اما... دلم داغون چون ذهن کوچیک من گنجایش حکمتهای تو رو نداره فقط ازت میخوام به زودی زود دوباره دلم و شاد کنی دیگه حرفم نمیاد................. ...
نویسنده :
**رهـــــا و نی نی**
13:15